یه فکر جدید کردم
برای خونه رویاهام

با آجرهای سه سانتی
همون خونه قدیمی که بالکن داره

با گل ها شمعدونی
و پنجره هایی با شیشه های رنگی

....
افسوس نتونستم این مطلب رو ادامه بدم
نمی دونم چم شده
قاطی کردم
حالا زل زدم
به منیتور
من چی می خواستم از خونم
هیچ وقت هیچ خونه ای نخواهم داشت
که بتونم براش
نور بنفش بزارم
کتابخونه هاچوبی
باندهای آسمونی
و...
نه بیخیال
ماهی ها و شمعدونی ها
....