بیرون دارد برف می آید ، متنفرم از لندن ، لندن همیشه خدا هوایش ابری است وای بحالی که زمستان هم باشد میروم برای خودم چایی میریزم. فکر میکنم که چهقدر بیمزه است که هیچکس را نداشته باشی که زنگ بزنی و جیغ بکشی که هی دوووست جوونم بیرون برف میبارد. های موشکوله من ویا با هم بروید بیرون و هی دانههای برف که همینطور میچرخند تا بخورند به صورتتان، دستهایش را فشار دهی و توی پیاده رو یا میان تاریکی کوچهها تند تند راه بروید. فکر میکنم عجیب هوا قشنگ است گرمای چای که به شیشه میرسد بخار میشود . با انگشت روی شیشه صورتک خندانی را میکشم. و فکر میکنم خسته میشوند آدمها گاهی لابد از صداها، از بودنها و میروند یا اگر محتاط تر باشند سکوت میکنند. آنوقت است که دور میشوند. که لابد آن نقره براق رابطهشان کدر میشود، بیآنکه بفهمند، بیآنکه بخواهند.
چاییام را مزه مزه میکنم. فکر میکنم چه قدر بیمزه است زندگی بدون عشق، بدون رویا. هیچکس بیرون نیست. لباسهایم را میپوشم،کاپیشنم و شال جدیدم که واقعا شکل لنگ هست و کلاهم راسرم می گذارم. برف میبارد آرام آرام. دستهایم را باز میکنم. صورتم را میگیرم رو به آسمان. چشمانم را میبندم. هوا سرد است، زیاد.
حالا دلم می خواهد بودی و دستم را میگرفتی و می گذاشتی روی سینهات. بیآنکه چیزی بگویی تا هی یخهای من آب شود انگار میان آن همه مهربانی. چشمهایم را که باز میکنم تنها جای خالی توست. آخ که چه تیر میکشد قلبم این روزها. کجا میروند آدمها بعد از این که میروند که بروند…دیگر نمیبارد برف. و من فکر میکنم گاهی آدمها خسته میشوند از صداها، از بودنها…
خسته میشون…
خسته میشو…
خسته میشـ…
خسته می…
خسته مـ…
خسته.
چاییام را مزه مزه میکنم. فکر میکنم چه قدر بیمزه است زندگی بدون عشق، بدون رویا. هیچکس بیرون نیست. لباسهایم را میپوشم،کاپیشنم و شال جدیدم که واقعا شکل لنگ هست و کلاهم راسرم می گذارم. برف میبارد آرام آرام. دستهایم را باز میکنم. صورتم را میگیرم رو به آسمان. چشمانم را میبندم. هوا سرد است، زیاد.
حالا دلم می خواهد بودی و دستم را میگرفتی و می گذاشتی روی سینهات. بیآنکه چیزی بگویی تا هی یخهای من آب شود انگار میان آن همه مهربانی. چشمهایم را که باز میکنم تنها جای خالی توست. آخ که چه تیر میکشد قلبم این روزها. کجا میروند آدمها بعد از این که میروند که بروند…دیگر نمیبارد برف. و من فکر میکنم گاهی آدمها خسته میشوند از صداها، از بودنها…
خسته میشون…
خسته میشو…
خسته میشـ…
خسته می…
خسته مـ…
خسته.