خستگیام را باز جا گذاشتم و رفتم دلبستگیام را حواست نبود به انگشت اشارهام که داشت کف دستات دور میزد رازی نمانده برای شبهای تابستان برای علاج بیخوابیهای من هم شده باید دروغ بگویی دروغ بگو ...
Newer Post
Older Post
Home