داشتم باهاش میومدم خونه که یه ماشین حمل بتون دیدیم!گفت بچه که بوده: ــ بابا چرا پشت اين کاميونا بعضی وقتا ميچرخه بعضی وقتا نه!؟ ــ عزیزم٬ اينا وقتی خوشحالن پشتشون ميچرخه! ... چه بابای باحالی
.همه از مرگ ميترسند و من از زندگی سمج خودم
اگه گراهام بل تلفن رو اختراع نکرده بود تکليف اين همه آدم که با دایال آپ به اينترنت وصل ميشن چی میشد!؟
شده تا حالا کابوس ببينی..از خواب بپری و کلی خوشحال بشی که کابوس بوده؟شده بزرگترين آرزوهاتو تو خواب ببينی..از خواب بپری و حالت گرفته بشه!؟ خب اين به اون در..
بعضی وقتا طرف شدن با آدمای بد لازمه...لازمه بفهميم همه مثل خودمون نيستن!هممونو تحويل گرفتما!
يادتونه کلاس اول يه سری عدد ميدادن که زيرش نقطه بود بعد اينارو که به هم وصل ميکردی يهو یه هواپيما درست ميشد!؟ عجب حالی ميداد..!
کاش يک آفتاب پرست بودم! آفتاب پرست اين را گفت و مگس را يک لقمه چپ کرد... ميدونم که نميدونيد!
آدما هر چی کوچيکترن راحت ترند نه به خاطر اينکه فکر و خيالشون کمتره به خاطر اينکه عقلشون کمتره.
دلم میخواد بدونم چند نفر از ما خودمونيم و نه آرزوهای پدر مادرامون..!؟
يه بالش خریدم ،هم نرمتر از قبليه هم گنده تر،ولی چه فايده به اميد روزی که بالش های نو کابوس های کهنه را عوض کنند..!